ای کاش این روزها نگاهمان به کودکی بیفتد
که با دست های کوچک و کثیفش دست رو شیشه مغازه کفش فروشی گذاشته
و حلقه ای از اشک بلورین در چشمانش آمده
و از پشت شیشه ی بی روح
به کودکانی مینگرد که کفش نو میخرند.
و فروشنده با عصبانیت او را از حوالی مغازه خود دور میکند
چرا هیچ کس به کفش های پاره کودک نگاه نمیکند ؟
چرا هیچ کس کمک نمیکند .
چرا هیچ کس درک نمیکند
ای کاش فقط حق تماشا را به آنها بدهیم
مهربان باشیم
شاید فردا نباشیم . ❤
درباره این سایت